انجمن ادبی مولانا سنگان

ساخت وبلاگ
بخش ۹۳ بعد از آنش از قفس بیرون فکند طوطیک پرید تا شاخ بلند خواجه طوطی را از قفس بیرون انداخت به زعم اینکه قالب تهی نموده است طوطی به محض رهایی بسوی درختی بلند به پرواز در امد ******************************** طوطی مرده چنان پرواز کرد کآفتاب شرق ترکی تاز کرد طوطی به ظاهر مرده چنان پس از رهایی پروازی نمود بمانند سرعت نور خورشید که در مثل مانند حملات لشکر ترکها که در سرعت عمل و حمله به دشمن بسیار سریع عمل میکردند ******************************** خواجه حیران گشت اندر کار مرغ بی خبر ناگه بدید اسرار مرغ خواجه بیچاره از ترفند طوطی متحیر گشت زیرا بیخبر بود از راز نقشه مرغ خویش ****************** انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 150 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:29

بخش ۹۴ یک دو پندش داد طوطی بی نفاق بعد از آن گفتش سلام الفراق طوطی به پاس دوستی چند نصیحت وی را نمود و درودی گفت بدرود نمود *************************** خواجه گفتش فی امان الله برو مر مرا اکنون نمودی راه نو خواجه گفت در پناه خدای مهربان برو زیرا مسیر جدید و طریقه ای دیگری از زندگی به من اموختی ******************************** خواجه با خود گفت کین پند منست راه او گیرم که این ره روشنست خواجه با وخود گفت بهترین اموزه اینست که دنباله رو او باشم و در ارمان و عقاید درست طوری مرید وی باشم که نورانیت در انست مسایل السلوک انتخاب عقیده درست مهمترین هدف خلقت بشریت است زیرا ایین صحیح است که انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 174 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:28

بخش ۹۵ بیت ۱۸۴۹ تن قفس شکلست تن شد خار جان در فریب داخلان و خارجان کالبد جسمانی انسان نقش قفس را داراست که پرنده روح او در ان گرفتار شده و حیله عوامل داخلی و خارجی وجودش الودگی پیدا نموده مسایل السلوک خدای کریم در قران میفرماید ذرو ظاهر الثم و الباطنه بگذارید ظاهر و باطن گناه را بنی ادم گرفتار دو نوع نافرمانی است نوع اول معصیت اشکار مثل دزدی و زنا و لواط..... و گناه باطنی از حسادت و بخل و نقاق ..... لذا میبایست برای نیل به کمال هر دو مورد را کاملا رها کرد **************************** اینش گوید من شوم همراز تو وآنش گوید نی منم انباز تو این یکی می گوید من محرم اسرار توام و انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:28

این همه گفتیم لیک اندر بسیچ بی عنایات خدا هیچیم هیچ بار الها این همه در وادی سخن جولان نمودیم اما در نهایت امر بدون توجه و لطف تو ما چیزی نیستم مسایل السلوک و ما توفیقی الا بالله هیچ توفیقی بدست نخواهد امد مگر با عنایت خدای مهربان ادمی نیت و اراده می نماید و خالق فیصله قل اللهم مالک الملک توتی الملک ممن تشا و تنزع الملک ممن تشا و تعز من تشا و تضل من تشا بیدک الخیر و هو علی کل شی قدیر ********************************* بی عنایات حق و خاصان حق گر ملک باشد سیاهستش ورق اگر افعال ادمی مورد پسند خدا و برگزیدگانش قرار نگیرد حتی اگر فرشته معصوم هم باشیم در سرانجام باخته ایم **** انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 144 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:28

بخش ۹۸ گفت پیغامبر که نفحتهای حق اندرین ایام می آرد سبق حضرت رسول علیه السلام خطاب به شاگردانشان فرمودند که در این روزگار نفحات ربانی الهی سبقت گرفته و تمامی هستی مملو از ان شده است ******************************* گوش و هش دارید این اوقات را در ربایید این چنین نفحات را لذا حس شنوایی و حس عقلانی ملکوتی خویش را در جهت بهره بیشتر از این اوقات اسمانی بکار گیرید و به تبع ان از نفحات ربانی خوب بهرمند شوید ******************** نفحه آمد مر شما را دید و رفت هر که را می خواست جان بخشید و رفت ان رایحه های الهی سیر معنایی نمود و همه شما را محک زد و رفت و هرانکس مستعد دریافت ان نغمه های ملک انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 346 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:28

بیت ۲۰۳۴ بخش ۱۰۰- تفسیر بیت حکم رضی الله عنه بیت۰۳۵ ۲ غیب را ابری و آبی دیگرست آسمان و آفتابی دیگرست ابر و اب اسمان ملکوتی و عالم معنا متفاوت از جهان ماده است زیرا برای عالم غیب اسمان و خورشید دیگر وجود دارد مسایل السلوک خداوند کریم در خصوص ایمان به غیب در اول سورا مبارکه تاکید فرموده است الذین یومنون بالغیب غیب عالم ماورا یا ملکوت است خدا فرستگان ارواح بهشت و دوزخ و....همه را غیب گویند و باور به ان شرط ایمان است به نص صریح ایه قران کسی را بر ان اطلاع مستقل نیست اما به نص قران در سوره مبارکه جن ایه اخر خداوند فرمود هیچ را بر غیب اطلاع نیست مگر به امر او از انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 116 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:28

بخش ۱۰۲-پرسیدن صدیقه رضی الله عنها از مصطفی صلی الله علیه وسلم گفت صدیقه که ای زبدهٔ وجود حکمت باران امروزین چه بود حضرت صدیقه گفت ای برگزیده و بهانه هستی حکمت و راز باران امروز چیست ********************************* این ز بارانهای رحمت بود یا بهر تهدیدست و عدل کبریا این باران رحمت پروردگاار بود یا باران عذاب از دایره عدل کبریایی حق ********************************* این از آن لطف بهاریات بود یا ز پاییزی پر آفات بود ایا از الطاف و سرسبزی بهار بود یا از نوع باران پر افت و ضرر پاییز ************************** گفت این از بهر تسکین غمست کز مصیبت بر نژاد آدمست سید عالم فرمودند این باران غیبی بود ب انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 196 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:28

بخش ۱۰۴- در خواب گفتن هاتف مر عمر را بیت ۲۱۰۴ ان زمان حق بر عمر خوابی گماشت تا که خویش از خواب نتوانست داشت در همین زمان خداوند سبحان بر سیدنا فاروق اعظم خوابی را غالب نمود تا حدی که توان مقابله وی سلب شده بود ************************************* در عجب افتاد کین معهود نیست این ز غیب افتاد بی مقصود نیست شگفت زده شد زیرا این موقع خواب غیر معمول بود لذا فهمید که این رویا از عالم غیب است و دارای مقصد و حکمت است ******************************* سر نهاد و خواب بردش خواب دید کامدش از حق ندا جانش شنید سر را بر زمین گذاشت و به خواب رفت و در رویا مشاهده نمود که از جانب خداوند حکیم ندای ملکوتی شن انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 206 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:27

بخش 105 - نالیدن ستون حنانه استن حنانه از هجر رسول ناله می زد همچو ارباب عقول ستون حنانه از فراق حضرت رسول علیه السلام مانند صاحبان خرد ناله میکرد مسایل السلوک در مسجد النبی تنه درختی ستون مانند بود که حضرت رسول اکرم برای سخنرانی از ان بهره میبردند تا اینکه به پیشنهاد یکی از صحابه برای این کار منبری ساخته شد ستون مذکور که دیگر تکیه گاه سید علیه السلام نبود از سلب این فضیلت ناله ای حزن الودی را سر داد و از ان زمان ان درخت به ستون حنانه یعنی ناله کننده شهرت یافت ***************************** گفت پیغامبر چه خواهی ای ستون گفت جانم از فراقت گشت خون پیامبر علیه السلام فرم انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:27

قسمت۱۰۷-بقیه قصه مطرب و پیغام رسانیدن امیر المومنین عمر رضی الله عنه باو آنچ هاتف آواز داد.باز گرد و حال مطرب گوش دار زانک عاجز گشت مطرب ز انتظار خداوند خطاب به خلیفه فرمود به گورستان برو و از حال مطرب نادم اگاه شو و از او دلجویی نما زیرا در وادی انتظار طاقت او طاق گشته است ***********************************بانگ آمد مر عمر را کای عمر بندهٔ ما را ز حاجت باز خر ندای ملکوتی حق به گوش عمر رسید کای عمر بنده مقرب داریم و او حاجتمند است لذا در جهت رفع نیاز او اقدام کن ***********************************بنده ای داریم خاص و محترم سوی گورستان تو رنجه کن قدم بنده ای خاص درگاه است و بسیار قابل حرمت انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 324 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:26

بخش ۱۰۹-تفسیر دعای آن دو فرشته گفت پیغامبر که دایم بهر پند دو فرشته خوش منادی می کنند حضرت رسول اکرم فرمودند که دایما دو ملک پیام اسمانی ای را ندا میکنند ******************************کای خدایا منفقان را سیر دار هر درمشان را عوض ده صد هزار بارالها اهل خیر و صدقه را همیشه منلو از برکت نما و هر درهم انان صدهزار برابر نمامسایل السلوکدعای کاملین درگاه خدواند اعم از انبیا و اولیا و ملایک...یک اصل عرفانی به جهت قرب و اجابت است که مولانا بدین مطلب در بیت اشاره میفرماید ****************************************ای خدایا ممسکان را در جهان تو مده الا زیان اندر زیان بار الها اهل امساک و بخل را در ج انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 142 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:26

بخش ۱۱۱-قصه اعرابی درویش یک شب اعرابی زنی مر شوی را گفت و از حد برد گفت و گوی را شبی زنی عرب خطاب به شوهر مباحثه ای را اغاز نمود بحدیکه از حد معمول و طبیعی مکالمه فراتر رفت *************************************** کین همه فقر و جفا ما می کشیم جمله عالم در خوشی ما ناخوشیم میگفت چرا ما متفاوت از دیگران هستیم و تمام ظلم و فقر روزگار از ان ماست همه هستی در خوشی و ما در فقر و ناخوشی و تنگدستی امرار معاش می نماییم **************************************** نان مان نه نان خورش مان درد و رشک کوزه مان نه آب مان از دیده اشک نانی برای تناول نداریم و خوراکمان درد و اندوه و رشک زندگی دیگران است سبوی ابی ندا انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 112 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:26

شرح مثنوی بخش 112- مغرور شدن مریدان بهر این گفتند دانایان بفن میهمان محسنان باید شدن اهل بصیرت و دانایی بر اساس همین بوده که توصیه کرده اند انسان باید مهمان نیکوکاران شود ********************************** تو مرید و میهمان آن کسی کو ستاند حاصلت را از خسی ای طالب حقیقت در واقع بر سر خوان کسی نشسته ای که از خیت عمرت را تباه خواهد کرد ************************************* نیست چیره چون ترا چیره کند نور ندهد مر ترا تیره کند او خود مغلوب هوای نفس است چگونه میتواتد در جهت چیزگی تو بر امیال نفسانیت کمکت نماید نه تنها نوری به تو عنایت نخواهد کرد که همان نورانیتت را به ظلمت مبدل خواهد کرد مسای انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 131 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:26

بخش 113-در بیان آنکه نادر افتد کی مریدی..... لیک نادر طالب آید کز فروغ در حق او نافع آید آن دروغ به ندرت اتفاق می افتاد که مریدی که طالب حقیقت باشد در معیت و مرشد دروغین به نورانیت سوق پیدا کند ***************************************او به قصد نیک خود جایی رسد گرچه جان پنداشت و آن آمد جسد ان سالک راه عاشق بر اساس نیت پاک خویش به صراط مستقیم هدایت گردد گر چه در برداشت اشتباه خویش مرشد کاذب را جان معنا پندارد **********************************************چون تحری در دل شب قبله را قبله نی و آن نماز او روا مثال مرید دارای نیت پاک مانند شخصی است که در دل شب تاریک قبله را نیابد و بر اساس اجتهاد قلب پاک خوی انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 216 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:25

بخش ۱۱۴-صبر فرمودن اعرابی زن خود را.... بیت ۲۲۸۸ شرح مثنویشوی گفتش چند جویی دخل و کشت خود چه ماند از عمر افزون تر گذشت شوهر زن خطاب به همسر گفت ما نیازمان به درامد کشاورزی هست؟مگر از فرصت زندگانی چقدر مانده است ***********************************************عاقل اندر بیش و نقصان ننگرد زانک هر دو همچو سیلی بگذرد انسان اندیشمند به پستی و بلندی عالم مادی نمی اندیشد زیرا هر دو مانند سیل گذرا هستند *******************************************خواه صاف و خواه سیل تیره رو چون نمی پاید دمی از وی مگو حال این گذر عمر خواه در اوج راحتی و تنعم مادی باشد و یا در اوج مصایب و سختی های روزگار .لحظه ای بیش نیست لذا انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 130 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:25

بخش ۱۱۲ بیت ۲۲۶۴ شرح مثنوی بهر این گفتند دانایان بفن میهمان محسنان باید شدن اهل بصیرت و دانایی بر اساس همین بوده که توصیه کرده اند انسان باید مهمان نیکوکاران شود *************************************** تو مرید و میهمان آن کسی کو ستاند حاصلت را از خسی ای طالب حقیقت در واقع بر سر خوان کسی نشسته ای که از خیت عمرت را تباه خواهد کرد ************************************ نیست چیره چون ترا چیره کند نور ندهد مر ترا تیره کند او خود مغلوب هوای نفس است چگونه میتواتد در جهت چیزگی تو بر امیال نفسانیت کمکت نماید نه تنها نوری به تو عنایت نخواهد کرد که همان نورانیتت را به ظلمت مبدل خواهد کرد مسایل الس انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 178 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:25

بخش ۱۱۳ دفتر اول لیک نادر طالب آید کز فروغ در حق او نافع آید آن دروغ به ندرت اتفاق می افتاد که مریدی که طالب حقیقت باشد در معیت و مرشد دروغین به نورانیت سوق پیدا کند ************************** او به قصد نیک خود جایی رسد گرچه جان پنداشت و آن آمد جسد ان سالک راه عاشق بر اساس نیت پاک خویش به صراط مستقیم هدایت گردد گر چه در برداشت اشتباه خویش مرشد کاذب را جان معنا پندارد ************************** چون تحری در دل شب قبله را قبله نی و آن نماز او روا مثال مرید دارای نیت پاک مانند شخصی است که در دل شب تاریک قبله را نیابد و بر اساس اجتهاد قلب پاک خویش نماز گذارد ان نماز مقبول است ************* انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 123 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:25

بخش ۱۱۴ بیت ۲۲۸۸ شرح مثنوی شوی گفتش چند جویی دخل و کشت خود چه ماند از عمر افزون تر گذشت شوهر زن خطاب به همسر گفت ما نیازمان به درامد کشاورزی هست؟ مگر از فرصت زندگانی چقدر مانده است ************************************ عاقل اندر بیش و نقصان ننگرد زانک هر دو همچو سیلی بگذرد انسان اندیشمند به پستی و بلندی عالم مادی نمی اندیشد زیرا هر دو مانند سیل گذرا هستند **************************** خواه صاف و خواه سیل تیره رو چون نمی پاید دمی از وی مگو حال این گذر عمر خواه در اوج راحتی و تنعم مادی باشد و یا در اوج مصایب و سختی های روزگار .لحظه ای بیش نیست لذا نباید از ان صحبتی به میان اورد *************** انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 247 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:24

بیت ۲۳۱۵ زن برو زد بانگ کای ناموس کیش من فسون تو نخواهم خورد بیش زن بر سر شوهرش فریاد کشید کای ریاکار من دیگر گرفتار فسانه گویی تو نخواهم شد ***************************** ترهات از دعوی و دعوت مگو رو سخن از کبر و از نخوت مگو این قدر حق به جانب صحبت نکن و یاوه گویی ننما و برو سخن از غرور و خودپرستی به میان نیاور ******************************* چند حرف طمطراق و کار بار کار و حال خود ببین و شرم دار دست از طمطراق و رنگ و اب زدن بر اعمالت بردار بیشتر به اعمالت نگاه کن و خجالت بکش ***************************** کبر زشت و از گدایان زشت تر روز سرد و برف وانگه جامه تر غرور زشت است و خاصه از گدایان زشتر درست انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 439 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:24

شرح بخش ۱۱۶ دفتر اول بیت ۲۳۴۲ گفت ای زن تو زنی یا بوالحزن فقر فخر آمد مرا بر سر مزن مرد خطاب به همسرش گفت ای زن تو به واقع زن زندگی هستی یا پدر غم و اندوه؟ ایا نمیدانی که فقر افتخار است پس ان را موجب سرزنش من نکن ************************** مال و زر سر را بود همچون کلاه کل بود او کز کله سازد پناه ثروت و مالکیت مادی در مثل برای سر کلاه است انکس که همیشه کلاه بر سر دارد نشانه کچل بودن وی است ********************************************* آنک زلف جعد و رعنا باشدش چون کلاهش رفت خوشتر آیدش و برعکس کسی که دارای گیسو و زلف است به هنگام افتادن کلاه مسرورتر میگردد مسایل السلوک فضیلت باعث خوشحالی قل انجمن ادبی مولانا سنگان...
ما را در سایت انجمن ادبی مولانا سنگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0anjomanmolana0 بازدید : 135 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 14:24